نقش هوش هیجانی در مدیریت سازمان
به نظر میرسد هوش هیجانی میتواند شکل تکامل یافتهای از توجه به انسان در سازمانها باشد و ابزاری نوین و شایسته در دستان مدیران تجاری و تئوریسینهای بازار برای هدایت افراد درون سازمان و مشتریان برون سازمان و تامین رضایت آنها. هوش هیجانی موضوعی است که سعی در تشریح و تفسیر جایگاه هیجانهای و احساسات در توانمندیهای انسانی دارد. مدیران برخوردار از هوش هیجانی، رهبران موثری هستند که اهداف را با حداکثر بهرهوری، رضایتمندی و تعهد کارکنان محقق میسازند. با توجه به اهمیت هوش هیجانی در مدیریت، این مقاله به بررسی ابعاد هوش هیجانی در مدیریت، رشد و توسعه رهبری در محیط کار و روش آموزش هوش هیجانی در مدیریت سازمان میپردازد.
هوش هیجانی چیست؟
هوش هیجانی (EI) شامل شناخت و کنترل هیجانهای خود است. به عبارت دیگر، شخصی که EI بالایی دارد، سه مولفه هیجانها را به طور موفقیتآمیزی با یکدیگر تلفیق میکند (مولفه شناختی، مولفه فیزیولوژیکی و مولفه رفتاری).
اصطلاح هوش هیجانی برای اولین بار در دهه ۱۹۹۰ توسط دو روان شناس به نامهای جان مایر و پیتر سالووی مطرح شد. آنان اظهار داشتند، کسانی که از هوش هیجانی برخوردارند، میتوانند عواطف خود و دیگران را کنترل کرده، بین پیامدهای مثبت و منفی عواطف تمایز گذارند و از اطلاعات عاطفی برای راهنمایی فرآیند تفکر و اقدامات شخصی استفاده کنند.
آنها، اصطلاح هوش هیجانی را برای بیان کیفیت و درک احساسات افراد، همدردی با احساسات دیگران و توانایی اداره مطلوب خلق و خو به کار بردند. در حقیقت این هوش مشتمل بر شناخت احساسات خویش و دیگران و استفاده از آن برای اتخاذ تصمیمات مناسب در زندگی است. به عبارتی هوش هیجانی عاملی است که به هنگام شکست، در شخص ایجاد انگیزه میکند و به واسطه داشتن مهارتهای اجتماعی بالا منجر به برقراری رابطه خوب با مردم میشود.
هوش هیجانی بیانگر آن است که در روابط اجتماعی و در
بده بستانهای روانی و عاطفی در شرایط خاص چه عملی مناسب و چه عملی نامناسب است. یعنی اینکه فرد در شرایط مختلف بتواند امید را در خود زنده نگه دارد، با دیگران همدلی نماید، احساسات دیگران را بشنود، برای به دست آوردن پاداش بزرگتر، پاداشهای کوچک را نادیده انگارد، نگذارد نگرانی، قدرت تفکر و استدلال او را مختل نماید، در برابر مشکلات پایداری نماید و در همه حال انگیزه خود را حفظ نماید. هوش هیجانی نوعی استعداد عاطفی است که تعیین میکند از مهارتهای خود چگونه به بهترین نحو ممکن استفاده کنیم و حتی کمک میکند فکر را در مسیری درست به کارگیریم.
هوش هیجانی و مدیریت بازار
استفاده از هوش هیجانی در تجارت ایدهای نوین میباشد که برای بسیاری از مدیران و تجار جانیفتاده است. در واقع بیشتر مدیران کماکان ترجیح میدهند برای انجام کارها از مغزشان استفاده کنند تا از قلبشان. نگرانی اصلی آنها آن است که احساس همدلی و دلسوزی با همکاران و مشتریان آنها را از پرداختن به اهداف سازمان دور نماید. در هر صورت همه بایستی قبول کنند که قواعد بازی در دنیای امروز متفاوت است و بایستی طبق قاعده روز عمل کرد. شرکتهای هوشمند برای نظارت بر تحولات بازار و همسو شدن با تغییرات سلیقهای و استفاده از قوانین تشویقی معمولا سیستم بازاریابی طراحی میکنند. سیستم بازاریابی فرآیندی کامل است که موجب هماهنگی شرکت با بهترین فرصتهای بازار میشود. فرآیند کلی مدیریت بازار شامل ۴ مرحله اصلی است که عبارتند از:
تجزیه و تحلیل بازار: معمولا شامل سیستمهای اطلاعاتی و تحقیقاتی بازار و بررسی بازارهای مصرفکننده و بررسی بازارهای سازمانی میباشد. محیط پیچیده و در حال تغییر است و همواره فرصتها و تهدیدهای جدیدی به همراه میآورد. شرکت و سیستم استراتژیک آن باید محیط را همواره تحت نظر داشته باشند که این تحت نظر گرفتن محیط مستلزم دریافت اطلاعات زیادی میباشد. اطلاعاتی در مورد مصرفکنندگان و نحوه خرید آنها.
انتخاب بازارهای هدف: هیچ شرکتی توانایی تامین رضایت تمام مصرفکنندگان را ندارد. وجود شرکتهای مختلف و قوی در تولید کالاهای مشابه بیانگر تنوع و تشتت سلایق بین مصرفکنندگان میباشد. هر شرکتی برای اینکه بتواند بهترین استفاده را از تواناییهای بالقوه خود نماید و بهترین جایگاه را در بازار انتخاب نماید و در وضعیت بهتری قرارگیرد، نیازمند بررسی چهار مرحلهای میباشد که شامل اندازهگیری و پیشبینی تقاضای تقسیم بازار، هدفگیری در بازار و جایگاهیابی در بازار میباشد.
تهیه ترکیب عناصر بازاریابی: یکی از اساسیترین مفاهیم در بازاریابی نوین همین مفهوم آمیخته بازاریابی میباشد. مجموعهای از متغیرهای قابل کنترل که شرکت آنها را در بازار هدف و برای ایجاد واکنش مورد نیاز خود ترکیب میکند. این ترکیب در واقع ابزار دست تاجر میباشد برای اینکه بازار را تحت تاثیر قرار دهد. این ترکیب که شامل طراحی محصول، توزیع کالا، قیمتگذاری و تبلیغات پیشبردی است، کلید اصلی تجارت در بازارهای نوین میباشد.
اداره تلاشهای بازار: این مرحله شامل تجزیه و تحلیل رقبا و خطمشیهای رقابتی بازار و برنامهریزی، اجرا و سازماندهی و کنترل برنامههای بازاریابی است. شرکتها وجه مهمی از بررسیهای خود را باید روی رقبا بگذارند و به طور مداوم محصولات و قیمتها و شیوه توزیع و تبلیغات پیشبردی رقبا را از نزدیک پی بگیرند و بدانند که در چه وضعی هستند. مدیریت در راس هرم سازمان بایستی برنامههای بازاریابی را تنظیم نماید و بعد با برانگیختن همه افراد در همه سطوح برنامه را اجرایی نموده و برای اطمینان از اجرای برنامهها و رسیدن به اهداف، کنترل داشته باشد و ممیزی بازاریابی را نیز فراموش ننماید.
هوش هیجانی در تک تک مراحل فوق میتواند جهت دهنده مدیریت شرکت باشد. همه ما داستان کارآفرینان بزرگ را شنیدهایم که از هوش تحصیلی بالایی برخوردار نبودهاند و در دانشگاه وضعیت مطلوبی نداشتهاند؛ اما با تکیه بر هوش هیجانی خود بزرگترین شرکتهای دنیا را ایجاد نمودهاند. بزرگترین تجار و کارآفرینان معمولا تاکید فراوانی بر غرایز خود دارند و برای آنچه در خصوص بازار حس میکنند، اهمیت بسیار بالایی قائلند. وقتی فورد به مهندسان خود با تاکید میگوید این نام من است که بالای این شرکت نوشته شده است و بعد تصمیم مورد نظر خود را اجرا میکند، بیانگر هوش هیجانی اوست. این بدان معناست که انسانهایی در بازار بسیار اثر گذارند و خوب میدانند در ورای همه منطقهای ریاضی و علمی نیروی الهام و احساس کارساز است. نیرویی که از بشر اولیه تاکنون همواره همراه بوده است و ما را نیز که در سر خط حرکت تاریخ قرار داریم همان گونه یاری مینماید که اجداد اولیهمان را یاری میکرد. در واقع مدیران موفقی که ساختار علمی بازار را میشناسند و هوش هیجانی را همچون خون بدان تزریق مینمایند، شگفتی میآفرینند.
مدیران و تجاری که هوش هیجانی بالایی دارند؛ یعنی کسانی که احساسات خود را به خوبی میشناسند و هدایت میکنند و احساسات دیگران را نیز درک میکنند و هدفمند با آن برخورد میکنند، در اداره بازار ممتازند. این افراد حتی در زندگی فردی نیز خرسند و کارآمدند و توانی را در اختیار دارند که موجب میگردد افرادی مولد باشند.
روشهای صحیح اجرای برنامه آموزش هوش هیجانی
در اجرای برنامههای هوش هیجانی در سازمان باید به چند اصل مهم کاربردی توجه داشت. این اصول کاربردی عبارتند از:
1 - مشخص کردن اهداف سازمان به طور واضح؛
2 - ایجاد پیوند بین آموزش و اهداف سازمان؛
3 - ارزیابی دقیق کارکنان در برنامه آموزشی برای مشخص ساختن تواناییهای پایه و نیازهای فردی آنان؛
4 - انطباق طرح برنامه آموزشی با تواناییها و ضعفهای کارکنان؛
5 - تهیه و تدوین ساختار جلسهها؛
6 - استفاده از تمرینهای عملی، مطالعات موردی و روش ایفای نقش؛
7 - برقراری ارتباط و پیوند بین آموختهها و تجارب دنیای واقعی کارکنان؛
8 - فراهم ساختن فرصتهایی برای تمرین آموختهها؛
9 - پیشبینی فرصتهای متعدد برای دادن باز خورد؛
10 - استفاده از موقعیتهای گروهی برای ایفای نقش و مهمترین رفتارهای اجتماعی و آموزش آنها؛
11 - نشان دادن نیازهای اختصاصی هر فرد به او به طور خصوصی و محرمانه؛
12 - فراهم ساختن منابع حمایتی و تقویتی برای کارکنان در برنامه طی مرحله پیگیری.
امروزه بسیاری از سازمانها دستخوش تغییرند و هرگونه تغییر نیازمند کارکنان و مدیرانی است که انطباق پذیر بوده و با تغییرها سازگار شوند. در این میان تعامل اجتماعی به شیوهای شایسته و ثمربخش برای بیشتر مدیران و رهبران به عنوان عنصر کلیدی در مدیریت تغییرهای سازمانی اهمیت فزایندهای دارد. سازمانها برای اینکه بتوانند در محیط پرتلاطم و رقابتی امروز باقی بمانند، بایدخود را به تفکرهای نوین کسبوکار مجهز سازند و به طور مستمر خود را بهبود بخشند. رهبری این گونه سازمانها بسیار حساس و پیچیده است و زمانی این حساسیت دو چندان میشود که رهبر با تغییرهای انطباقی روبهرو باشد که بسیار متفاوت از تغییرهای فنی است. مشکلات فنی از طریق دانش فنی و فرآیندهای متداول حل مساله قابل حل هستند، در حالی که مشکلات انطباقی در برابر این گونه راهحلها متفاوت است. رهبری یک سازمان برای انطباقپذیری با تغییرها و به منظور بقا و رشد در محیطهای جدید کسب و کار، ویژگیهای خاصی را میطلبد که عموما مدیران برای پاسخ به آنها با مشکلات بسیاری مواجه میشوند.
بررسیها نشان داده است که گوی رقابت آینده را مدیرانی خواهند برد که بتوانند به طور اثربخش و نتیجه بخش با منابع انسانی خود ارتباط برقرار کنند. در این زمینه هوش هیجانی (EMOTIONAL INTELLIGENCE=EI) یکی از مولفههایی است که میتواند به میزان زیادی در روابط مدیران با اعضای سازمان نقش مهمی ایفا کند.
خرید و فروش و بازار و مدیریت و تجارت به صورتی اجتنابناپذیر با عامل انسانی سروکار دارند. چه در محیط داخل سازمان که سلول اصلی تشکیلدهنده واحدها افراد میباشند و چه در محیط خارج از سازمان که مدیریت با عوامل متعدد انسانی سروکار دارد. از دولتمردانی که قوانین تجاری را تدوین میکنند و گروههای مرجع اجتماعی مثل قهرمانان ورزشی و هنرمندان که سلایق مردم را در خرید اجناس و رواج مد جهت دهی مینمایند و نهاد خانواده که به خصوص در خریدهای بزرگ کانون اصلی مشورت میباشند و مشتریان نهایی که خریداران اصلی هستند تا نمایندگیهای فروش و توزیع، همگی عامل انسان را به عنوان هسته مرکزی با خود همراه دارند. هوش هیجانی به عنوان توانایی درک احساسات و نیاز دیگران کمک بسیار کارسازی است در جهت هدایت دیگران در راهی که منتهی به اهداف بلندمدت و کوتاهمدت سازمانی و رضایت افراد و جامعه میشود. با توجه به اینکه هوش هیجانی، توان استفاده از احساس و هیجان خود و دیگران در رفتار فردی و گروهی در جهت کسب حداکثر نتایج با حداکثر رضایت است. بنابراین، تلفیق دانش مدیریتی و تواناییهای هیجانی در مدیریت میتواند در سوق دادن افراد به سوی دستیابی به هدف کارساز و مفید باشد.
انجمن مهندسی و مدیریت ساخت ایران (ICEMA) Iran Construction Engineering Management Association
What is PRINCE2?
Alright, let’s start with the basics: what is PRINCE2?
PRINCE2 stands for Projects IN Controlled Environments. The “2” is for the second generation. The first generation was only about IT project, but the current generation of standard is applicable to any project.
PRINCE2 is a methodology for managing projects. It tells you what to do, when to do that, and who should do that. Isn’t it great?
Well, you should know that it doesn’t tell you exactly how to do things. For that type of questions, you should refer to other resources. That’s just outside the scope of PRINCE2.
PRINCE2 belongs to AXELOS. It’s a UK joint venture of the government and a private company. It used to belong to OGC, which was a governmental agency in the UK.
There are many amazing standards in the AXELOS family that also cover other parts of your business that relate to projects. We’ll talk about them tomorrow. Until then, can you think about what types of methods you need besides your project, or external to it, to support your project management?
کدورت
کدورت پدیده ای است که میزان شفافیت آب را مشخص می کند.و به عنوان یک خاصیت ظاهری آب محسوب می گردد.کدورت باعث پراکندگی یا جذب نور در حین عبور آن بر روی یک خط مستقیم در آب می شود.اگر چه کدورت به دلیل وجود مواد معلق در آب نیز به وجود می اید،ولی ارتباط دادن با اندازه های کمی مواد معلق در آب مانند شکل،اندازه و ضریب شکست ذرات موجود در سوسپانسیون که همگی در خاصیت پراکنده ساختن نور دخالت دارند، مشکل است.
روش اولیه اندازه گیری کدورت قدرت عبور نور را از میان آب با قدرت پراکنده سازی و شکسته شدن آن مقایسه می نمایند که این اندازه گیری اساس روش استاندارد تعیین کدورت آب به وسیله کدورت سنج شمعی جکسون است.
الزاما روش های دیگری برای سنجش کدورت های پایین لازم است و در این حالت از روش های نفلومتری و جذب سنجی استفاده می شود.
نفلومتر شدت پراکنده ساختن نور را در دایره خاصی تقریبا در زاویه طرف راست محل برخورد نور با سطح آب را اندازه گیری می نماید.با این روش کدورت های پائین تر از 05/0 واحد را اندازه می گیرند.و رنگ آب در آن تاثیری ندارد. با استفاده از روش جذب سنجی میزان جذب نور توسط ذرات موجود در آب اندازه گیری می شود. در جذب سنجی رنگ آب در نتیجه تاثیر دارد و میزان دقت این روش به اندازه ی روش نفلومتری نیست.
فلیم فتومتر
در این متد تهیج الکترون ها به وسیله انرژی حرارتی شعله انجام می گیرد.شغله به کار رفته بایستی دارای شرایط زیر باشد:
1. داشتن درجه حرارت کافی
2. اسپکترم آن در اسپکتروم نمونه مداخله ایجاد نکند.
مخلوطی که بیشتر برای سوختن به کار می رود عبارت است از مخلوط اکسیژن و استیلن ( درجه حرارت 3050 درجه سانتی گراد) و یا مخلوط هوا و گاز استیلن (درجه حرارت 2200) و یا مخلوط گاز سوختنی با هوا(1800 درجه ) .
دستگاه به کار رفته برحسب این که دارای فیلتر یا منوکرماتور باشد Flame photometer و یا Flame spectrometer نامیده می شود.در Flame photometer نمونه در یک حلال آلی یا آب حل شده و وسیله ی اتمایزر Atomizer به صورت ذرات ریز داخل شعله پاشیده می شود.حرارت شعله باعث تبخیر حلال شده و نمونه به صورت جامد و بعد به صورت گاز و بالاخره به صورت اتم و یا یون درآمده و انتقال الکترونی در این اجراء صورت می گیرد.
شدت نور منتشر شده پس از عبور از یک عدسی از یک فیلتر مناسب عبور داده شده و به یک فتوسل می تابد و به انرژی الکتریکی تبدیل شده و مقدار آن به وسیله عقربه ی گالوانومتر خوانده می شود.
بایستی فشار گاز سوختنی و هوا در تمام طول مدت آزمایش ثابت بوده و ذرات وارد شده به وسیله اتمایزر نیز یک اندازه باشند.
آماده کردن دستگاه:
ظروف محتوی نمونه را که از جنس پیرکس است را با اسید نیتریک 1:10 شستشو می دهیم.دستگاه را روشن می کنیم و پس از یک ربع شیر کپسول را باز می کنیم و کلید On (سوئیچ ) را می زنیم.کلیدPower را زده بعد از چند ثانیه کلید ignition را می زنیم تا شعله ظاهر شود.باید شعله رنگ آبی داشته باشد و به صورت مخروط های منظم باشد.
سنجش میزان DO
اکسیژن محلول در آب مورد نیاز موجوداتی است که در آب زندگی می کنند.میزان انحلال اکسیژن در آب تابعی از دما،میزان کلرور در آب و فشار جزئی است.
میزان انحلال اکسیژن در آب تابع قوانین گازهاست.اکسیژن از گازهایی است که با آب واکنش نمی دهد،بنابراین میزان انحلال آن تابعی از قانون هنری است.پس انحلال آن در آب تابع فشار جزئی آن است.بیشترین میزان انحلال آن در کنار دریا و کمترین آن در ارتفاعات است.همچنین انحلال آن در آب تابعی از دما است و با افزایش دما میزان انحلال اکسیژن در آب کاهش می یابد.
اهمیت DO در بحث های مهندسی زیستی به سه دلیل است:
1. در بحث تصفیه فاضلاب به روش بیولوژیکی برای فعالیت میکرواورگانیزم های هوازی نیاز به اکسیژن وجود دارد.
2. اندازه گیری DO پایه آزمایش BOD است.
3. میزان خورندگی آب بستگی به میزان DO موجود در آب دارد.
از این رو اندازه گیری و تعیین میزان DO در آب ها برای ما بسیار اهمیت دارد.
برای سنجش میزان DO دو روش کلی وجود دارد:
1. روش وینکلر
2. روش استفاده از الکترود غشایی
عوامل مداخله کننده:
در اندازه گیری میزان DO عواملی وجود دارند که می توانند در نتیجه ی کلی واکنش تاثیر منفی بگذارند.این عوامل شامل املاح آهن،مواد آلی،مواد معلق،دی اکسید سولفور،کلر باقی مانده،کروم،سیاناید می باشد.در صورتی که مقادیر بالایی از این مواد در نمونه وجود داشته باشد باید قبل از آزمایش از نمونه حذف شوند تا در نتیجه مشکلی به وجود نیاورند.
الف) روش وینکلر:
وسائل مورد نیاز:
1. بورت مدرج
2. 2 عدد بطری BOD با در سر سمباده ای (300 میلی لیتر)
3. ارلن مایر
4. پی پت
5. استوانه مدرج
6. بالن ژوژه حجمی
معرف ها و محلول های مورد نیاز:
1. محلول سولفات منگنز
2. اسید سولفوریک 36 نرمال
3. محلول تیوسولفات سدیم 025/0 نرمال
4. محلول قلیا،یداید،آزاید
5. محلول چسب نشاسته
آماده سازی محلول ها:
محلول سولفات منگنز:
به منظور تهیه این محلول 480 گرم بلور سولفات منگنز را در آب مقطر حل می کنیم و سپس آن را از کاغذ صافی عبور می دهیم.در این مرحله حجم محلول را در بالن ژوژه به 1000 میلی لیتر می رسانیم.
محلول قلیا،یداید،آزاید:
10 گرم NaN3 را در 500 میلی لیتر آب مقطر حل می کنیم و سپس 480 گرم هیدروکسید سدیم و 750 گرم یدور سدیم اضافه می کنیم.
محلول تیوسولفات سدیم 025/0 نرمال:
دقیقا 205/6 گرم بلور تیوسولفات سدیم و 4/0 گرم از هیدروکسید سدیم جامد را در آب مقطر جوشانده شده و سرد شده حل می کنیم و به حجم یک لیتر میرسانیم.
چسب نشاسته:
20 گرم نشاسته و 2 گرم اسید سالیسیلیک را در مقدار کمی از آب مقطر حل می کنیم .این چسب نشاسته را با داخل یک لیتر آب مقطر در حال جوش میریزیم .صبر می کنیم تا این مخلوط جند دقیقه بجوشد، سپس آن را سرد می کنیم و می گذاریم ته نشین شود.بخش شفا سطحی را خارج کرده و مورد استفاده قرار می دهیم و باقی مانده ته نشین شده را دور می ریزیم.
شرح آزمایش:
بطری BOD سرسمباده را از نمونه پر می کنیم.اهسته به بدنه بطری ضربه می زنیم تا مطمئن شویم هوای داخل آن خارج شده است. توسط پی پت 1 میلی لیتر محلول سولفات منگنز و 1 میلی لیتر محلول یدور آزاید سدیم را به نمونه اضافه می کنیم.بطری را تکان داده می گذاریم دو فاز در محلول تشکیل شود . رسوبات ته نشین گردند.
در بطری را برداشته 1 میلی لیتر اسید سولفوریک غلیظ را به آهستگی در طول گردن بطری اضافه می کنیم.دوباره بطری را تکان داده تا هیچ فلاکی در محلول دیده نشود.حدود 5 دقیقه صبر می کنیم و بعد محلول حاصله را تیتر می کنیم.
سنجش میزان CO2
دیاکسید کربن در محلولهای آبی به صورت آزاد یا به شکل یونهای کربناتی یا بیکربناتی وجود دارد. وجود این گاز در آب میتواند ناشی از حل شدن موجود در هوا و یا تجزیه مواد آلی موجود در آب باشد، با وجودیکه مقدار موجود در هوا کمتر از حدود (چهار صدم درصد )40/0%است، ولی این مقدار در آبهای سطحی در مقایسه با اکسیژن محلول قابل توجه بوده و به 10ppm میرسد. در آب چاهها این مقدار تا حد 100ppm میرسد.. تأثیر محلول در آب در تأسیسات صنعتی خورندگی یکی از تأثیرات مهم محلول در آب است، در آب تبدیل به اسید کربنیک میشود که ترکیبی خورنده است. مخصوصاً در PHهای پایین علاوه بر اینکه اسید کربنیک خورنده تولید میشود، خاصیت خورندگی اکسیژن هم بالا میرود. از اینروست که باید موجود در آب خارج شود.
در جوشآورها ، خورندگی ناشی از اغلب در مسیر بخار داغ و خط آب مقطر برگشتی دیده میشود و این ناشی از تجزیه کربناتها و بیکربناتها در شرایط داخلی جوشآورها میباشد. هیدروکسید سدیم ، محصول جانبی این واکنشها میباشد. خورندگی بخار آب داغ و آب مقطر برگشتی اغلب در جوشآورهایی که آب مصرف شده در آنها دارای قلیائیت متیل اورانژ بالایی هستند بیشتر دیده میشود.
تعیین مقدار کلراید در آب آشامیدنی
معمولا نمک های محلول در آب به صورت کاتیون ها و آنیون ها هستند،کاتیون ها مثل کلسیم ،منیزیم ،منگنز و ... و آنیون ها مثل بی کربنات، کربنات و هیدروکسیدو... است . مزه ی شور آن ناشی از غلظت یون کلراید می باشد.این شوری بستگی به ترکیبات شیمیایی آب دارد.اگر کاتیون سدیم با غلظت کلر 250 میلی گرم در لیتر مزه ی شور احساس می شود. اما اگر کلسیم و منیزیم باشد تا غلظت 1000 میلی گرم در لیتر یون کلر هم ممکن است مزه ی شوری آشکار نشود.
هدف از نمک زدائی آب جداسازی تمام نمک های محلول در آب و تهیه آب خالص می باشد.بیشتر روش های شیرین کردن آب شور مانند تقطیر ،اسموز معکوس،الکترولیز و ... می تواند برای نمک زدائی کامل نیز مورد استفاده قرار گیرد.
برای تعیین غلظت یون کلراید در آب از روش آرژانتومتری استفاده می کنیم که در این روش از اندازه گیری نیترات نقره استفاده می کنیم و بر اساس مقدار نیترات نقره به مقدار کلراید در آب پی می بریم. و از محلول کرومات پتاسیم برای نشان دادن آخر واکنش استفاده می کنیم. روش دیگری که برای سنجش کلراید در آب وجود دارد روش پتانسیل سنجی است. روش سومی که برای سنجش میزان یون کلراید در آب استفاده می شود روش تیتریمتری با نیترات جیوه است. که هر سه روش به تفضیل در زیر بیان شده اند.